کلمه جو
صفحه اصلی

پالفات

لغت نامه دهخدا

پالفات. [ ل ِ ] ( اِخ ) شاعر اساطیری یونانی که مولد او را آتن گفته اند و سوئیداس زمان وی را مقدم بر اُمیروس داند و منظومه ای در باب خلقت عالم بدو نسبت دهند در پنجهزار بیت و کتبی دیگر در موضوعاتی نظیر موضوع فوق ، مانند: مکالمات و بیانات آفرودیت و اِرُس ، ولادت آپولن و آرتمیس و جنگ آتنه و پوزایدون بدو منسوب است.

پالفات. [ ل ِ ] ( اِخ ) عالم صرف و نحو یونانی.مولد او پارُس یا پرین. وی ظاهراً در دوره امپراطوری روم زندگی میکرد. و رساله ای در باب اساطیر بنام مسائل باورنکردنی دارد که خلاصه ای از آن در دست است.

پالفات . [ ل ِ ] (اِخ ) شاعر اساطیری یونانی که مولد او را آتن گفته اند و سوئیداس زمان وی را مقدم بر اُمیروس داند و منظومه ای در باب خلقت عالم بدو نسبت دهند در پنجهزار بیت و کتبی دیگر در موضوعاتی نظیر موضوع فوق ، مانند: مکالمات و بیانات آفرودیت و اِرُس ، ولادت آپولن و آرتمیس و جنگ آتنه و پوزایدون بدو منسوب است .


پالفات . [ ل ِ ] (اِخ ) عالم صرف و نحو یونانی .مولد او پارُس یا پرین . وی ظاهراً در دوره ٔ امپراطوری روم زندگی میکرد. و رساله ای در باب اساطیر بنام مسائل باورنکردنی دارد که خلاصه ای از آن در دست است .



کلمات دیگر: