پاندو. ( اِخ ) پاندورت.ظاهراً لغت سانسکریت است به معنی خون پاندو و آن رانزدیک به خون سیاوشان یا دم الاخوین گرفته اند. رجوع به صفحه 36 و 37 الجماهر بیرونی چاپ حیدرآباد شود.
پاندو
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
پاندو (سانسکریت: पाण्डु) از شخصیت های اسطوره ای یادشده در رزمنامه هندی مهاباراتا است. وی فرزندِ ریشی ود ویاسا از آمبالیکا شهدختِ کاشی بود، لیکن از آن روی که ویاسا نسبِ شاهی نداشت، پاندو پسر ویچیتراویریا دانسته می شود.
کری یر، ژان-کلود، ماهاباراتا، برگردان بهمن کیارستمی، تهران: نشر ماه ریز، ۱۳۷۹خ.
او دو همسر به نام های کنتی و مدری داشت که پنج فرزند برای وی آوردند: جدهشتر، بهیم، ارجن، ناکول و سهادیو. این پنج تن به پاندوان مشهور گشتند. پاندو، پدر پاندوان مذکور در مهابهارت است.
کری یر، ژان-کلود، ماهاباراتا، برگردان بهمن کیارستمی، تهران: نشر ماه ریز، ۱۳۷۹خ.
او دو همسر به نام های کنتی و مدری داشت که پنج فرزند برای وی آوردند: جدهشتر، بهیم، ارجن، ناکول و سهادیو. این پنج تن به پاندوان مشهور گشتند. پاندو، پدر پاندوان مذکور در مهابهارت است.
wiki: پاندو
کلمات دیگر: