کلمه جو
صفحه اصلی

برهرهه

لغت نامه دهخدا

( برهرهة ) برهرهة. [ ب َ رَ رَ هََ ] ( ع ص ، اِ ) زن سپید جوان نازک ، و زن باگوشت لرزان اندام. ( منتهی الارب ). زنی که از نازکی و تری می لرزد. ( دهار ). زن پرگوشت که از تازگی لرزان باشد،و گویند زن سپید. ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ).

برهرهة. [ ب َ رَ رَ هََ ] (ع ص ، اِ) زن سپید جوان نازک ، و زن باگوشت لرزان اندام . (منتهی الارب ). زنی که از نازکی و تری می لرزد. (دهار). زن پرگوشت که از تازگی لرزان باشد،و گویند زن سپید. (از ذیل اقرب الموارد از لسان ).



کلمات دیگر: