بزرگداشت عزیز و گرامی داشتن
تعظیم داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تعظیم داشتن.[ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) بزرگداشت. عزیز و گرامی داشتن.تکریم کردن. احترام کردن. محترم داشتن :
دون تر از مرد دون کسی بمدار
گرچه دارند هر کسش تعظیم.
دون تر از مرد دون کسی بمدار
گرچه دارند هر کسش تعظیم.
ابوحنیفه اسکافی ( از بیهقی چ ادیب ص 388 ).
کلمات دیگر: