کلمه جو
صفحه اصلی

تعلیه

عربی به فارسی

سرازيرشدن , خزيدن , صعود کردن , بالا بردن يا پايين اوردن , سکوب سراشيب , سرازير , پله ء سراشيب , پيچ , دست انداز , پلکان , سطح شيب دار


لغت نامه دهخدا

( تعلیة ) تعلیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) بلند کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( دهار ). بلند گردانیدن. ( زوزنی ). بلند و بزرگ ساختن. || برآمدن بر چیزی. || فرود آوردن بار از ستور. || سرنامه نوشتن کتاب را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || و یقال : علیت الحبل ؛ ای رفعته الی وضعه من البکرة. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).

تعلیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) بلند کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). بلند گردانیدن . (زوزنی ). بلند و بزرگ ساختن . || برآمدن بر چیزی . || فرود آوردن بار از ستور. || سرنامه نوشتن کتاب را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || و یقال : علیت الحبل ؛ ای رفعته الی وضعه من البکرة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: