کلمه جو
صفحه اصلی

اراط

فرهنگ فارسی

آبی است از آبهای بنی نمیر

لغت نامه دهخدا

اراط. [ اَ طِن ْ ] ( ع اِ ) ج ِ اَرطاة.

اراط. [ اُ ] ( اِخ ) آبی است از آبهای بنی نُمیر. || ذواراط؛ وادئی است بنی اسد را قرب لغاط. || ذواراط؛ وادیی است بین قطیّات و حفیرة خالد. || ذواراط؛ وادیی است در بلاد بنی اسد. || اراط موضعی است بیمامه. ( معجم البلدان ).

اراط. [ اَ طِن ْ ] (ع اِ) ج ِ اَرطاة.


اراط. [ اُ ] (اِخ ) آبی است از آبهای بنی نُمیر. || ذواراط؛ وادئی است بنی اسد را قرب لغاط. || ذواراط؛ وادیی است بین قطیّات و حفیرة خالد. || ذواراط؛ وادیی است در بلاد بنی اسد. || اراط موضعی است بیمامه . (معجم البلدان ).



کلمات دیگر: