تند نگاه . آنکه نگاهی پر خشم و ترس آور دارد .
تلخ نگاه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تلخ نگاه. [ ت َ ن ِ ] ( ص مرکب ) تندنگاه. ( آنندراج ). آنکه نگاهی پرخشم و ترس آور دارد :
پشت لب پیمانه ما سبز شد از زهر
آن ساقی بی رحم همان تلخ نگاه است.
شکری نیست که پرواز مگس برتابد.
پشت لب پیمانه ما سبز شد از زهر
آن ساقی بی رحم همان تلخ نگاه است.
صائب ( از آنندراج ).
گو عبث پیش مرو غیر که آن تلخ نگاه شکری نیست که پرواز مگس برتابد.
ظهوری ( ایضاً ).
کلمات دیگر: