محنت و مشقت دنیا
تلخ و ترش
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تلخ و ترش. [ ت َ خ ُ ت ُ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) محنت و مشقت دنیا. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
به تلخ و ترش رضا ده به خوان گیتی بر
که نیشتر خوری ار بیشتر خوری حلوا.
به تلخ و ترش رضا ده به خوان گیتی بر
که نیشتر خوری ار بیشتر خوری حلوا.
خاقانی ( از انجمن آرا ).
کلمات دیگر: