سخن درشت و نامطبوع گفتن .
تلخ گفتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تلخ گفتن. [ ت َ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) سخن درشت و نامطبوع گفتن :
تفاوتی نکند گر ترش کنی ابرو
هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی.
تفاوتی نکند گر ترش کنی ابرو
هزار تلخ بگویی هنوز شیرینی.
سعدی.
کلمات دیگر: