بلند تر
ارقی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ارقی. [ اِ ] ( اِ ) نام گیاه شیرخشت در منجیل و قوشخانه. رجوع به شیرخشت شود.
ارقی. [ اَ قا ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از رقی و رُقی . بلندتر. راقی تر.
ارقی. [ اَ قا ] ( ع ن تف ) نعت تفضیلی از رقی و رُقی . بلندتر. راقی تر.
ارقی . [ اَ قا ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از رقی و رُقی ّ. بلندتر. راقی تر.
ارقی . [ اِ ] (اِ) نام گیاه شیرخشت در منجیل و قوشخانه . رجوع به شیرخشت شود.
کلمات دیگر: