کلمه جو
صفحه اصلی

تلخ زبان

فرهنگ فارسی

آنکه به درشتی سخن گوید . تلخ پاسخ و تلخ گفتار .

لغت نامه دهخدا

تلخ زبان. [ ت َ زَ ] ( ص مرکب )آنکه به درشتی و تلخی سخن گوید. ( ناظم الاطباء ). تلخ پاسخ و تلخ گفتار. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) :
باده کو تا به من آن تلخ زبان رام شود
تلخی می نمک تلخی بادام شود.
صائب ( از آنندراج ).

دانشنامه عمومی

تلخ زبان (نام علمی: Helminthotheca echioides) نام یک گونه از تیره کاسنیان است.


کلمات دیگر: