صفحه اصلی
خرد شونده
بستن
مترادف و متضاد
فرهنگستان زبان و ادب
مترادف و متضاد
friable
(صفت)
شکننده، ترد، خرد شونده
pulverulent
(صفت)
گردی، خرد شونده، ازهم پاشنده، گرد دار
فرهنگستان زبان و ادب
{crumbly} [علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادۀ غذایی در شکستن و تبدیل شدن به قطعات ریز
کلمات دیگر: