درزی پیچی که براثر خوردگی یا سفتی بیشازحدِ پیچها دیگر جوابگوی انبساط و انقباض ریلها نیست
درز کور
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{frozen joint} [حمل ونقل ریلی] درزی پیچی که براثر خوردگی یا سفتی بیش ازحدِ پیچ ها دیگر جوابگوی انبساط و انقباض ریل ها نیست
کلمات دیگر: