پیکان ساز، تیرساز
تیرساز
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
باضافت بمعنی مضراب و زخمه مضراب ساز
لغت نامه دهخدا
تیرساز. ( نف مرکب ) تیرگر. ( آنندراج ). کسی که تیر می سازد. ( ناظم الاطباء ). سازنده تیر. نابل. نبال :
چو کوتاهیی بیند از تیرساز
کند در زدن همچو رمحش دراز.
چو تیر ساز، خود در دلنشینی
ید طولاش در سحرآفرینی.
چو کوتاهیی بیند از تیرساز
کند در زدن همچو رمحش دراز.
ملاطغرا ( از آنندراج ).
، تیر ساز. [ رِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به اضافت به معنی مضراب و زخمه. ( آنندراج ). مضراب ساز. ( غیاث اللغات ) : چو تیر ساز، خود در دلنشینی
ید طولاش در سحرآفرینی.
محسن تأثیر ( در تعریف مطرب ، از آنندراج ).
تیرساز. (نف مرکب ) تیرگر. (آنندراج ). کسی که تیر می سازد. (ناظم الاطباء). سازنده ٔ تیر. نابل . نبال :
چو کوتاهیی بیند از تیرساز
کند در زدن همچو رمحش دراز.
چو کوتاهیی بیند از تیرساز
کند در زدن همچو رمحش دراز.
ملاطغرا (از آنندراج ).
کلمات دیگر: