کلمه جو
صفحه اصلی

بطور غیر منظم پخش شدن

مترادف و متضاد

sprawl (فعل)
پهن نشستن، گشاد نشستن، هرزه روییدن، بی پروا دراز کشیدن یا نشستن، بطور غیر منظم پخش شدن


کلمات دیگر: