کلمه جو
صفحه اصلی

هوهو

فارسی به انگلیسی

hoot, tu-whit tu-whoo


hoot


فرهنگ فارسی

حکایت آواز از قبیل باد و غیره اسم صوت بعضی مرغان چون کبوتر و جز آن

لغت نامه دهخدا

هوهو. (اِ صوت ) حکایت آواز از قبیل باد و غیره . (یادداشت مؤلف ). اسم صوت بعضی مرغان چون کبوتر و جز آن .
- هوهو زدن ؛ آواز برآوردن :
چو گل نقاب برافکند و مرغ هوهو زد
منه ز دست پیاله چه میکنی هی هی .

حافظ (از آنندراج ).



هوهو. [ هَُ وَ هَُ وَ ](اِ مرکب ) لفظی است مرکب که آن را اسم قرار داده اندو به الف و لام تعریف معرف گردانند و مراد از آن اتحاد در ذات است یعنی صدق و آن حمل ایجابی است به مواطات ، و گاهی مراد از آن اتحاد مفهومی است و اقسام آن مانند اقسام وحدت است چنانچه شیخ الرئیس در الهیات شفا متعرض شده است و سزاوار است که در هوهو کثرت اعتبار کنند زیرا هوهو بدون اثنینیت تصور نمیشود. برای تفصیل بیشتر رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و شفا شود.


هوهو. [ هَُ وَ هَُ وَ ]( اِ مرکب ) لفظی است مرکب که آن را اسم قرار داده اندو به الف و لام تعریف معرف گردانند و مراد از آن اتحاد در ذات است یعنی صدق و آن حمل ایجابی است به مواطات ، و گاهی مراد از آن اتحاد مفهومی است و اقسام آن مانند اقسام وحدت است چنانچه شیخ الرئیس در الهیات شفا متعرض شده است و سزاوار است که در هوهو کثرت اعتبار کنند زیرا هوهو بدون اثنینیت تصور نمیشود. برای تفصیل بیشتر رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و شفا شود.

هوهو. ( اِ صوت ) حکایت آواز از قبیل باد و غیره. ( یادداشت مؤلف ). اسم صوت بعضی مرغان چون کبوتر و جز آن.
- هوهو زدن ؛ آواز برآوردن :
چو گل نقاب برافکند و مرغ هوهو زد
منه ز دست پیاله چه میکنی هی هی.
حافظ ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

۱. صدایی که از وزیدن بادهای سخت یا هیاهوی مردم به گوش برسد.
۲. صدای برخی از مرغان خوش آواز.
۳. صدای مرغ شب: چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو / منه ز دست پیاله چه می کنی هی هی (حافظ: ۸۶۰ ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] هوهو یکی از اصطلاحات به کار رفته در علم منطق بوده و به معنای این همانی، و بیانگر نوعی اتحاد میان دو شیء است و اقسامی دارد.
به لحاظ امر مشترک میان آن دو شیء، برای «هوهو» اقسامی پیدا می شود. به یک لحاظ، وحدت دو شیء، یا در جنس است یا در نوع و یا در شخص، که به این لحاظ، سه قسم پدیدار می شود:۱. «هوهو جنسی»؛۲. «هوهو نوعی»؛۳. «هوهو شخصی».به لحاظ دیگر، وحدت دو شیء، یا در حدّ است یا در خاصه و یا در عَرَض، که از این لحاظ نیز سه قسم دیگر پدیدار می شود:۴. «هوهو در حد»؛۵. «هوهو در خاصه»؛۶. «هوهو در عرض».
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منبع ذیل استفاده شده است: ابن سینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).

واژه نامه بختیاریکا

( هَو هَو ) لفظی جهت آمادگی کلیه اعضا برای گالِه

پیشنهاد کاربران

باد هوا میکرد ابر هی می بارید خبر داغ کلاغ ده به ده می پیچید


کلمات دیگر: