کلمه جو
صفحه اصلی

پر چین کردن

فارسی به انگلیسی

to rivet, to clinch, to enclose with a fence or hedge


فارسی به عربی

مسمار

مترادف و متضاد

rivet (فعل)
محکم کردن، پرچ کردن، پر چین کردن، بهم میخ زدن، با میخ پرچ محکم کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) پرچین و شکن کردن پر پیچ و تاب کردن . یا پرچین کردن ابرو . خشم گرفتن. ۲- متائ ثر شدن .


کلمات دیگر: