پرتکاپو
فارسی به انگلیسی
active, busy, dynamo, energetic, hard, hectic, hot, strenuous, vivid, dynamic, hyperactive
فارسی به عربی
عدوانی , نشیط
مترادف و متضاد
کاری، فعال، جدی، پرتکاپو، دارای انرژی، کارمایهای
پرخاشگر، مهاجم، متجاوز، پرتکاپو، سلطه جو، پر پشتکار
کلمات دیگر: