کلمه جو
صفحه اصلی

پراکنده وپریشان کردن

فارسی به عربی

بعثرة

مترادف و متضاد

scatter (فعل)
افشاندن، پخش کردن، از هم جدا کردن، متفرق کردن، پراکنده وپریشان کردن


کلمات دیگر: