کلمه جو
صفحه اصلی

اجازهء ورود

فارسی به عربی

دخول

مترادف و متضاد

admission (اسم)
پذیرش، دخول، تصدیق، قبول، اعتراف، ورودیه، درامد، اجازهء ورود، بارداد

entree (اسم)
مدخل، ورود، دخول، اجازهء ورود، غذای اصلی

پیشنهاد کاربران

به درونشد گذاشتن ( معادل پارسی )


کلمات دیگر: