تعدا. [ ت َ ع َدْ دا ] ( از ع مص ) بمعنی ظلم ، در اصل این لفظ تعدی به یای تحتانی است مگر فارسیان به تصرف خوداکثر، یای الفاظ این وزن را بدون قاعده عربی به الف بدل نمایند چنانکه : تمنی و تولی و تجلی و تماشی راتمنا و تولا و تجلا و تماشا خوانند و این نوعی از تفریس است. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). بجای تعدی استعمال شده است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
روم ناقوس بوسم زین تحکم
شوم زنار بندم زین تعدا.
خاقانی.
دستش به نیزه ای که علی الرؤس اژدهاست
اقلیم روس را به تعدا برافکند.
خاقانی.
رجوع به تعدی شود.