کلمه جو
صفحه اصلی

پذیرایی


مترادف پذیرایی : استقبال، پذیرش، پذیره، ضیافت، میهمانی

متضاد پذیرایی : بدرقه

فارسی به انگلیسی

accommodation, reception, welcome, entertainmen, service, entertainment, recepyion

entertainment, recepyion


accommodation, entertainment, reception, welcome


فارسی به عربی

استقبال , ترفیه , تسلیة

مترادف و متضاد

amusement (اسم)
گمراهی، سرگرمی، تفریح، لذت، گیجی، پذیرایی، فریب خوردگی، نمایش

reception (اسم)
پذیرش، قبول، برخورد، پذیرایی، مهمانی، دریافت

entertainment (اسم)
سرگرمی، پذیرایی، مشغولیت، مهمانی

welcome party (اسم)
پذیرایی

استقبال، پذیرش، پذیره ≠ بدرقه


ضیافت، میهمانی


۱. استقبال، پذیرش، پذیره
۲. ضیافت، میهمانی ≠ بدرقه


فرهنگ فارسی

۱- قبول قابلیت پذرفتاری . ۲- شنوایی. ۳- قیام بخدمت مهمان . یا اطاق ( سالن ) پذیرایی.اطاقی ( سالنی ) که در آن مهمانانرا نشانند و بخدمت ایشان قیام کنند .

فرهنگ معین

(پَ ) (حامص . ) ۱ - قبول ، قابلیت . ۲ - خدمت کردن .

لغت نامه دهخدا

پذیرائی. [ پ َ ] ( حامص ) قبول. پذرفتاری. || شنوائی. || قیام بخدمت مهمان. || پذیرائی کردن ؛ قیام کردن بخدمت مهمان.

فرهنگ عمید

۱. قبول، پذیرفتاری.
۲. مهمان را پذیرفتن و خدمت کردن.

دانشنامه عمومی

پذیرایی یا کِیترینگ (انگلیسی: Catering) به صنعت آماده سازی و پخت غذا و نوشیدنی در یک محل و سِرو آن در محلی دیگر گفته می شود. کترینگ هواپیمایی، کترینگ قطار، کترینگ بیمارستانی و کترینگ هتلی از انواع کترینگ هستند.
کشتی گردشی
وگنیسم
حلال (محصولات غذایی)
کوشر
گیاه خواری
حساسیت غذایی

فرهنگستان زبان و ادب

{catering} [حمل ونقل هوایی] واحد تهیه کنندۀ مایحتاج لازم برای پذیرایی از مسافران در طول پرواز
{service} [گردشگری و جهانگردی] عرضۀ غذا و نوشابه و خدمات به مشتریان و مهمانان

واژه نامه بختیاریکا

خورِندگه؛ لامردو


کلمات دیگر: