کلمه جو
صفحه اصلی

اجاره ﺩاﺩﻥ

فارسی به انگلیسی

demise, lease, let, rent, to (put out to) lease, to farm out

فارسی به عربی

ایجار , دع

مترادف و متضاد

let (فعل)
رها کردن، اجازه دادن، گذاشتن، درنگ کردن، ول کردن، اجاره دادن، اجاره رفتن

lease (فعل)
اجاره کردن، کرایه کردن، اجاره دادن

rent (فعل)
اجاره کردن، کرایه کردن، اجاره دادن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بمزد دادن واگذار کردن خانه ملک یا کالایی بکسی در برابر بهایی .


کلمات دیگر: