کلمه جو
صفحه اصلی

اجتناب ناپذیر


برابر پارسی : پرهیزناپذیر، پیشگیری ناپذیر، دوری ناپذیر، گزیرستنی، ناچار، ناگزیر

فارسی به انگلیسی

ineluctable, inevitable, necessity, unavoidable, fatally


inevitable, unavoidable, ineluctable, necessity, fatally

فارسی به عربی

مستحيل التجنب


مستحیل التجنب، امر حتمی

مترادف و متضاد

inevitable (صفت)
بدیهی، نا چار، نا گزیر، چاره نا پذیر، اجتناب ناپذیر، حتمی الوقوع، غیر قابل امتناع

unavoidable (صفت)
چاره نا پذیر، غیر قابل اجتناب، اجتناب ناپذیر

فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) غیر قابل پرهیز. چیزی و کاری که نمیتوان از آن پرهیز کرد و وقوع آن حتمی و ناگزیر است .

دانشنامه عمومی

«اجتناب ناپذیر» تک آهنگی از هنرمند اهل کلمبیا شکیرا است.
این تک آهنگ در چارت های ترانه های لاتین بیلبورد، جزو ده ترانه اول قرار گرفت.

فرهنگ فارسی ساره

پیشگیری ناپذیر، دوری ناپذیر، پرهیزناپذیر، ناگزیر،گزیرستن


پیشنهاد کاربران

جمله با اجتناب ناپذیر بگید دیگه. . . 😐

غیر ممکن. لاینفک در چارچوب مورد بحث

جمله مثله : این جنگ اجتناب نا پذیره
یعنی نمیشه از وقوع جنگه پیشگیری کرد

ناگزیران

به پارسی سره: دوری ناپذیر - ناگـُـزیر - پرهیزناپذیر - گـُریزناپذیر
اجتناب ناپذیر. غیر قابل اجتناب، غیر قابل گریز، حتمی، مسلم. مترادف های این واژه در زبان انگلیسی «unavoidable» و «inevitable» می باشند.

حتمی نبودن

پرهیز ناپذیر
غیرقابل پرهیز

معنی کلمه ی اجتناب ناپذیر:غیر قابل پرهیز، پرهیز ناپذیر


کلمات دیگر: