خیوان. [ خ َ ] ( اِخ ) پدر صالح است. رجوع به صالح بن خیوان بن خالد شود.
خیوان. [ خ َ ]( اِخ ) نام شهریست بیمن و گویند بت معروف یعوق در قریه ای موسوم به خیوان بوده است. ( از معجم البلدان ).
خیوان. [ خ َ ]( اِخ ) نام شهریست بیمن و گویند بت معروف یعوق در قریه ای موسوم به خیوان بوده است. ( از معجم البلدان ).