<div class="boxBd">تلب. [ ت َ] ( ع اِ ) زیان و هلاکی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). یقال : تباً له و تلباً؛ ای الزمه اﷲ هلاکاً و خساراً. ( از اقرب الموارد ).</div>

تلب. [ ت َ] ( ع اِ ) زیان و هلاکی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). یقال : تباً له و تلباً؛ ای الزمه اﷲ هلاکاً و خساراً. ( از اقرب الموارد ).

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">زیان و هلاکی .</div>

فرهنگ فارسی

<div class="boxBd">/taleb/ میل جنبسی مادیان به یابو &amp; از اصوات – صدای افتادن اجسام در آب ساکن – تلپ<br></div>

/taleb/ میل جنبسی مادیان به یابو &amp; از اصوات – صدای افتادن اجسام در آب ساکن – تلپ

گویش مازنی

<p>میل جنبسی مادیان به یابو</p>

میل جنبسی مادیان به یابو

<p>از اصوات – صدای افتادن اجسام در آب ساکن – تلپ</p>

از اصوات – صدای افتادن اجسام در آب ساکن – تلپ