کلمه جو
صفحه اصلی

تلور

لغت نامه دهخدا

تلور. [ ت َ ] (اِخ ) دهی از بخش آبدانان شهرستان ایلام است که 158 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


تلور. [ ت ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان انزان است که در بخش بندر گز شهرستان گرگان واقع است و 610 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).


تلور. [ ت ُ ] ( اِخ ) دهی از دهستان انزان است که در بخش بندر گز شهرستان گرگان واقع است و 610 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).

تلور. [ ت َ ] ( اِخ ) دهی از بخش آبدانان شهرستان ایلام است که 158 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ عمید

عنصری غیر فلز، جامد، براق، نقره فام، و سخت با خواص شبیه گوگرد که در ۴۲۰ درجه حرارت ذوب می شود و در رنگی کردن شیشه ها و سرامیک ها و در ساخت آلیاژها کاربرد دارد، تلوریوم.

دانشنامه عمومی

تلور ممکن است به موارد زیر اشاره داشته باشد:
تلور (بندرگز) روستایی در دهستان لیوان بخش نوکنده شهرستان بندرگز استان گلستان
تلوریم یکی از عناصر شیمیایی

گویش مازنی

/telor/ روستایی در جنوب غربی بندرگز & از کوه های سدن رستاق واقع در استرآباد

روستایی در جنوب غربی بندرگز


از کوه های سدن رستاق واقع در استرآباد



کلمات دیگر: