خواهر مخفف خواهر .
خوهر
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خوهر. [ خوَ / خ ُ هََ ] ( اِ ) خواهر. ( ناظم الاطباء ). مخفف خواهر. ( آنندراج ). همشیره. اخت :
ای شه آسمان بقا وی مه مشتری لقا
ای سر پیر چرخ را زیر قدم چو خور نهی
روز وغا که از سر پرچم رایت ظفر
سلسله های عنبرین بر سر سه خوهر نهی.
ای شه آسمان بقا وی مه مشتری لقا
ای سر پیر چرخ را زیر قدم چو خور نهی
روز وغا که از سر پرچم رایت ظفر
سلسله های عنبرین بر سر سه خوهر نهی.
بدرچاچی ( از آنندراج ).
گویش مازنی
/Khoher/ خواهر
خواهر
کلمات دیگر: