کلمه جو
صفحه اصلی

لعیه

لغت نامه دهخدا

( لعیة ) لعیة. [ ل َ عی ی َ ] ( ع اِ ) سوزنی در قافیه این صورت را بجای لعیعه آورده است. رجوع به لعیعة شود. و در بحرالجواهر لعیقه آمده است و آن ظاهراً سهو کاتب و صحیح لعیعة است.

لعیة. [ ل َ عی ی َ ] (ع اِ) سوزنی در قافیه این صورت را بجای لعیعه آورده است . رجوع به لعیعة شود. و در بحرالجواهر لعیقه آمده است و آن ظاهراً سهو کاتب و صحیح لعیعة است .



کلمات دیگر: