کلمه جو
صفحه اصلی

نامحسود

لغت نامه دهخدا

نامحسود. [ م َ ] ( ص مرکب ) که محسود نیست. که مورد حسد دیگران نیست. مقابل محسود. رجوع به محسود شود.


کلمات دیگر: