متثلم . [ م ُ ت َ ث َل ْ ل ِ ] (اِخ ) زمینی است . (منتهی الارب ). نام سرزمینی است و در معلقه ٔ عنتره آمده است . (از اقرب الموارد). و رجوع به معجم البلدان شود.
متثلم
لغت نامه دهخدا
متثلم. [ م ُ ت َ ث َل ْ ل ِ ] ( ع ص ) آوند یا دیوار رخنه دار. ( آنندراج ). در میان سوراخ دار مانند دیوار و آوند و رخنه دار و ترک دار. و رجوع به تثلم شود. || لب شکسته و دندانه دار. || رندیده شده مانند شمشیر و آوندهای سفالین. ( ناظم الاطباء ).
متثلم. [ م ُ ت َ ث َل ْ ل ِ ] ( اِخ ) زمینی است. ( منتهی الارب ). نام سرزمینی است و در معلقه عنتره آمده است. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به معجم البلدان شود.
متثلم. [ م ُ ت َ ث َل ْ ل ِ ] ( اِخ ) زمینی است. ( منتهی الارب ). نام سرزمینی است و در معلقه عنتره آمده است. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به معجم البلدان شود.
متثلم . [ م ُ ت َ ث َل ْ ل ِ ] (ع ص ) آوند یا دیوار رخنه دار. (آنندراج ). در میان سوراخ دار مانند دیوار و آوند و رخنه دار و ترک دار. و رجوع به تثلم شود. || لب شکسته و دندانه دار. || رندیده شده مانند شمشیر و آوندهای سفالین . (ناظم الاطباء).
کلمات دیگر: