کلمه جو
صفحه اصلی

نامحسوب

لغت نامه دهخدا

نامحسوب. [ م َ ] ( ص مرکب ) حساب ناشده. به حساب نیامده. به حساب منظور ناشده. مقابل محسوب. رجوع به محسوب شود.


کلمات دیگر: