<div class="boxBd">ارونددشت. [ اَ وَن ْدْ، دَ ]( اِخ ) ظاهراً دشت الوند و نواحی همدان : <br>زمستان بدی جای او طیسفون <br>ابا لشکر و موبد و رهنمون <br>بهاران بدی او بارونددشت <br>برین گونه چندی برو بر گذشت.<div class="au">فردوسی.</div></div>

ارونددشت. [ اَ وَن ْدْ، دَ ]( اِخ ) ظاهراً دشت الوند و نواحی همدان : زمستان بدی جای او طیسفون ابا لشکر و موبد و رهنمون بهاران بدی او بارونددشت برین گونه چندی برو بر گذشت. فردوسی.

لغت نامه دهخدا

<div class="boxBd">ظاهرا دشت الوند و نواحی همدان</div>

ظاهرا دشت الوند و نواحی همدان

اروند دشت

فرهنگ فارسی

لغت نامه دهخدا