کلمه جو
صفحه اصلی

تعدین

عربی به فارسی

کان کني , مين گذاري , معدن کاري , استخراج معدن


لغت نامه دهخدا

تعدین. [ ت َ ] ( ع مص ) شکافتن زمین را به کلند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || پر شدن شکم آبخور از آب. ( ازناظم الاطباء ) ( از آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || نیرو دادن زمین و کشت را به سرگین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: