کلمه جو
صفحه اصلی

اجون

فرهنگ فارسی

مزه و رنگ بگردانیدن آب

لغت نامه دهخدا

اجون. [ اُ ] ( ع مص ) مزه و رنگ بگردانیدن آب. از حال بگردیدن آب. ( تاج المصادر ). از حال بگشتن آب. ( زوزنی ). اَجَن. اَجن.

دانشنامه عمومی

ارزان


گویش مازنی

/ajoon/ بیکار کسی که وقتش را در بیکارگی و بیهودگی صرف کند

بیکار کسی که وقتش را در بیکارگی و بیهودگی صرف کند



کلمات دیگر: