مقل است .
قارا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
قارا. ( ترکی ، اِ ) مقل است. ( فهرست مخزن الادویه ).
واژه نامه بختیاریکا
( قارّا ) ( ● ) ؛ بلندگو
قَرا
قَرا
پیشنهاد کاربران
قلب سیاه
هوالعلیم
قارا : خوراک ترشمزه ای که از آب ماست ِجوشیده و غلیظ شده بدست می آید. ؛ کشک سیاه ؛ قره قوروت
طرز تهیه قارا : ماست را در کیسه ریخته و آویزان کرده وظرفی زیر آن میگذارند تا آب ماست درآن جمع شود سپس آب ماست را کم کم حرارت داده تا غلیظ وتیره شودوپس ازسرد شدن مصرف می کنند . . . . . . . . . . . . . .
ماست بدون آب رااز کیسه خارج کرده و در وعده غذائی با نان مصرف میکنند وبه آن ماست چکیده یا ماست کیسه ای میگویند. . .
قارا : خوراک ترشمزه ای که از آب ماست ِجوشیده و غلیظ شده بدست می آید. ؛ کشک سیاه ؛ قره قوروت
طرز تهیه قارا : ماست را در کیسه ریخته و آویزان کرده وظرفی زیر آن میگذارند تا آب ماست درآن جمع شود سپس آب ماست را کم کم حرارت داده تا غلیظ وتیره شودوپس ازسرد شدن مصرف می کنند . . . . . . . . . . . . . .
ماست بدون آب رااز کیسه خارج کرده و در وعده غذائی با نان مصرف میکنند وبه آن ماست چکیده یا ماست کیسه ای میگویند. . .
قارا ( Qara ) در زبان ترکی به معنی رنگ سیاه است. بزرگ هم معنی می دهد
کلمات دیگر: