کلمه جو
صفحه اصلی

گارو

فرهنگ فارسی

قهرمان داستان لافونتن بنام بلوط

لغت نامه دهخدا

گارو. [ رُ ] ( اِخ ) قهرمان داستان لافونتن بنام بلوط و بادرنجبویه از دسته مردم احمق و پرمدعا که بیهوده از امور انتقاد میکنند.

دانشنامه عمومی

گارو (فرانسوی: Garou؛ زادهٔ ۲۶ ژوئن ۱۹۷۲) یک خواننده اهل کانادا است. وی از سال ۱۹۹۷ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است.
او زادهٔ شهر شربروک در استان کبک است و به زبان فرانسوی می خواند. یکی از دلایل شهرتِ او، ایفای نقشِ «کازیمودو» (گوژپشت نتردام) در «نمایش موزیکال گوژپشت نوتردام فرانسه» و همچنین اجرایِ ۴ ترانهٔ مشهور «زیبا»، «تنها»، «در باد» و «رودخانه کودکی مان» است.
وی در حال حاضر، رکورددارِ بیشترین حضور در صدرِ «جدول موسیقی فرانسه» است.

گویش مازنی

/gaaro/ گرو، رهن

گرو،رهن


واژه نامه بختیاریکا

( گاروُ ) چوب زمخت جهت راندن گاو
( گاروُ ) زمینی که می شود در آن گاو راند یعنی قابل کشاورزیست
( گاروُ ) گاوران؛ پسر بچه ای که آنقدر بزرگ شده که مسوولیت نگبانی و چرای گاوها را بر عهده بگیرد.

پیشنهاد کاربران

در فرهنگ کردی به لانه هایی یا سوراج های ایجاد شده بر روی درخت هستند همان سوراخ های دایره ای که بر درخت ایجاد میشود

خون شناسی - هماتولوژی
تورنیکت یا گارو
Tourniquet
تورنیکت یا گارو
وسیله ایست که جهت خونگیری از ورید های واقع در زیر بازو
بسیار لازم و ضروری است
تورنیکت نوار کش دار ی است به طول حدود 30 سانتی متر و به پهنای حدود 3 سانتی متر
یک سر نوار متصل به سگک مخصوص و سر دیگر آن آزاد است MEHDI . KHAJEH
تصویر تورنیکت را در پیوند زیرا مشاهده بفرمایید
http://s9. picofile. com/file/8326271584/تورنیکه_یا_گارو، _وبلاگ_سلام_گویچه_قرمز. jpg


کلمات دیگر: