کلمه جو
صفحه اصلی

اجین

فرهنگ فارسی

( آجین ) ( صفت ) آجیده آژده : تیر آجین شمع آجین .
آجیده آژده
امربه آجیدن، به معنی آجیننده درترکیب باکلمه، آژن

فرهنگ معین

( آجین ) (ص . ) آجیده ، آژده .

لغت نامه دهخدا

( آجین ) آجین. ( ن مف ) آجیده. آژده. آزده :
ز شاخ گوزنان رمه در رمه
زمین بیشه ای گشت آجین همه.
فردوسی.
- تیرآجین ؛ بتیر بسیار زده شده.
- شمعآجین کردن ؛ عقوبتی که تن را جای جای سوراخ کرده ، شمع در آن فروکرده افروختندی.

فرهنگ عمید

( آجین ) ۱. = آجیدن
۲. آجیده شده با (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): تیرآجین، شمع آجین.

دانشنامه عمومی

آجین. آجین شهری در استان همدان ایران است.این شهر مرکز بخش پیر سلمان شهرستان اسدآباد می باشد. و در سال ۱۳۸۸ از یک روستا به شهر تبدیل شد.
«آجین» درلغت نامه دهخدا و فرهنگ معین: آژده-آجیده ذکر شده است.
بر اساس سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۰، این بخش، دارای ۴۳۲۸ خانوار و جمعیتی بالغ بر۱۸۷۳۹ نفر می باشد که از این تعداد، ۸۷۹ خانوار و ۲۷۳۸ نفر در مرکز بخش (آجین) ساکن هستند.مردم آجین به زبان ترکی صحبت می کنند.
آجین، مرکز بخش پیرسلمان در غرب شهرستان اسدآباد است. این بخش دارای۱۰۰روستای تحت پوشش متشکل از دهستانهای پیر سلمان (۲۰ روستا)، کلیائی (۲۵روستا) است.مردم آجین به زبان ترکی تکلم می کنندامابه زبان کردی هم آشنایی دارند. بیشتر مردم شهر آجین به شغل کشاورزی و دامداری مشعول هستند.

گویش مازنی

( آجین ) /aajin/ نهرهای کوچک دست ساز در مزارع

پیشنهاد کاربران

شهری ( مرکز بخش پیرسلیمان ) در 20 کیلومتری غرب اسدآباد همدان ، دارای آب و هوایی معتدل در تابستان و سرد در زمستان ، با 3500 نفر جمعیت در سال 1388 و با 30 روستای تابعه ، جمعا 13 هزار نفر جمعیت دارد . گویش آجین ، ترکی است . وسعت زمینهای کشاورزی آن 4000 هکتار و باغات آن ، 2000 هکتار برآورد می گردد .


1 - علاوه براینکه آب بعنوان منشاء حیات درفرهنگ هند. واروپایی که ایران هم درآن حوزه قراردارد مقدس ( مورد احترام ) شمرده می شده ، درایران اهمیت آب به جهت کمبود آن نمودبیشتری داشته ودارد .
2 - وآزه آباد وآبادبا آب پیوند دارد و نهایتا با بودن وهستی پیوندپیدا می کند ومی توانید درکتب تاریخی به واژه �هست� که بصورت اسم خاص برای نامگذاری آبادی ها بکار می رفته برخوردکنیدمثل �هست عبدالله ( تاریخ قم ) . وچون بودن وهست با زادن وزایش پیونددارد امروزه هم واژه �هستی ) وبعضا با اافزوده �خانم � وبشکل �هستی خانم � بصورت اسم خاص برای خانمها بکارمی رود . نام روستا های زیادی بشکلی دربردارنده واژه آب هستند .
آجین:
ازترکیب �آ� و�جین� بوجودآمده ومشابه آن �خورجین� است ( دربردارنده خوراک )
واژه جین همان گین وگان درفارسی است که �گ� درعربی به �ج� تبدیل شده جان یا جین همان گان فارسی هستند که در بسیاری ازاسامی ازجمله دراسامی آبادیها مشادهه می شود مانند �ارسنجان ، رفسنجان ، برازجان� ومترادف �آباد �یا �آبادی� و�هست یا هستی � است
وآژه �آ�درابتدای واژه �جین� درابتدا �آب � که با درنظر گرفتن توضیحات بالا �آجین� می تواند�آب گین ، یا آب گان و. . . ) بوده باشد که درنهایت آنرا مکان پرآب یا دارنده آب معنی کرد . تعبیری که شما ازاین کلمه کرده اید درمورد یک پسونداست که به دنبال اسم می آید وآنرا دارنده صفت یا حالت نشان می دهد . مانند �زهرآگین�یا خشمگین �که درابتدا �خشم آگین � بوده درحالیکه آجین خود یک اسم است که ازپیوند �آ�به معنی �آب� و�جین یا گین یا جان یا گان � بوجودآمده است

محل زندگی جین ها ( حسن جین ونجف جین )

اجداد پدری من از اهالی آجین دوجین هستند، وقتی که آبیاری کرت های متعدد مزارع و باغ ها بصورت همزمان انجام می شود، در زبان محلی آنرا آجین کردن می گویند. یعنی نیازی نیست شخص آبیار یکی یکی کرت ها را آبیاری کندو با آجین کردن آب به کرت های مختلف در فصل پرآبی خود را راحت می کند. با توجه به کاربرد این کلمه در زبان محلی که همان زبان تاتی است، پس کلمه ی آبگین می تواند ریشه ی فارسی کلمه ی آجین باشد. در زبان تاتی به آب "او" می گویند پس اوگین به اوجین وبا روانکاری به آجین تبدیل شده است. وجود نهرهای متعدد برای آبیاری باغ ها و مزارع می تواند علت نامگذاری روستای آجین دوجین را در منطقه ی کوهپایه ی البرز که در شمال کردان است توجیه کند. به نظر من آجین دوجین به معنای روستا و منطقه ی پر آب با نهرهای جاری فراوان است.


کلمات دیگر: