( اسم ) یکی از گوشه های ماهور
گله یا گروهی از پرندگان گروهی از اسبان گروهی اشتران
گله یا گروهی از پرندگان گروهی از اسبان گروهی اشتران
ابول . [ اَ وَ ] (ع ن تف ) شاشنده تر: اَبوَل من کلب .
ابول . [ اُ ] (ع اِ) گله یا گروهی از پرندگان . || گروهی از اسبان . || گروهی اشتران . || پی درپی آینده از ایشان . ج ، ابابیل .
ابول . [ اُ ] (ع مص ) بالا کشیدن و دراز شدن گیاه بآن حدّ که شتر تواند چرید. || بعلف بسنده کردن شتر از آب . بسنده کردن ستور بگیاه تر از آب . (تاج المصادر بیهقی ). || بازایستادن مرد از آرمیدن با زن خویش . || پارسا شدن . || گذاشته شدن اشتر بچرا بی ساربان و غائب شدن یا وحشت نمودن شترها.
۱مخفف ابوالقاسم ۲آدم خنگ