کلمه جو
صفحه اصلی

یرا

فرهنگ فارسی

کلمه تعلیل به معنی زیرا

فرهنگ معین

(یَ ) (اِ. ) چین و شکن .

لغت نامه دهخدا

یرا. [ ی َ ]( اِ ) چین و شکنجی را گویند که در اندام آدمی و چیزهای دیگر بهم رسد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
- یرا گرفتن ؛ درهم کشیده شدن و پژمرده شدن و کوتاه شدن و متقلص شدن و پرچین کردن و پرچین کرده شدن. ( ناظم الاطباء ). به مرض یرا مبتلا شدن. ( یادداشت مؤلف ). تکریش. تکعبش. ( از منتهی الارب ): اقوار؛ یرا گرفتن اندام. تشنن ؛ یرا گرفتن و خشک شدن اندام بر استخوان از پیری. اقفعلال ؛ یرا گرفتن دست. ( از منتهی الارب ).
- یرا گرفته ؛ متقلص و درهم کشیده شده. ( ناظم الاطباء ): مُکْنَع؛ مرد درکشیده و یرا گرفته دست. ( از منتهی الارب ) ( از یادداشت مؤلف ). رجل مقفعالیدین ؛ مرد ترنجیده و یرا گرفته دست . ( از منتهی الارب ).

یرا. [ ی َ ] ( حرف ربط ) کلمه تعلیل به معنی زیرا. ( ناظم الاطباء ).

یرا. [ ی َ ] (حرف ربط) کلمه ٔ تعلیل به معنی زیرا. (ناظم الاطباء).


یرا. [ ی َ ](اِ) چین و شکنجی را گویند که در اندام آدمی و چیزهای دیگر بهم رسد. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
- یرا گرفتن ؛ درهم کشیده شدن و پژمرده شدن و کوتاه شدن و متقلص شدن و پرچین کردن و پرچین کرده شدن . (ناظم الاطباء). به مرض یرا مبتلا شدن . (یادداشت مؤلف ). تکریش . تکعبش . (از منتهی الارب ): اقوار؛ یرا گرفتن اندام . تشنن ؛ یرا گرفتن و خشک شدن اندام بر استخوان از پیری . اقفعلال ؛ یرا گرفتن دست . (از منتهی الارب ).
- یرا گرفته ؛ متقلص و درهم کشیده شده . (ناظم الاطباء): مُکْنَع؛ مرد درکشیده و یرا گرفته دست . (از منتهی الارب ) (از یادداشت مؤلف ). رجل مقفعالیدین ؛ مرد ترنجیده و یرا گرفته دست . (از منتهی الارب ).


دانشنامه عمومی

یرا (به اسپانیایی: Llera, Badajoz) یک شهرستان در اسپانیا است که در استان باداخس واقع شده است.
فهرست شهرهای اسپانیا

جدول کلمات

چین و شکن, چین و چروک پوست

پیشنهاد کاربران

چین و چروک


کلمات دیگر: