هم شاگردی
فارسی به انگلیسی
classmate
مترادف و متضاد
دوست، هم اموز، هم شاگردی، هم مدرسه
هم شاگردی
فرهنگ معین
( ~. گِ ) (ص نسب . ) دو یا چند شاگرد که نزد یک معلم درس می خوانند.
لغت نامه دهخدا
همشاگردی. [ هََ گ ِ ] ( ص مرکب ) هم شاگردی. آنکه با دیگری در یک مدرسه شاگردی کند. هم مدرسه. همدرس. همکلاس. رجوع به این مدخل ها شود.
فرهنگ عمید
دو یا چند تن که در یک کلاس درس بخوانند یا زیر دست یک استاد کار بکنند.
پیشنهاد کاربران
fellow student
کلمات دیگر: