کلمه جو
صفحه اصلی

ماس ماسک

فارسی به انگلیسی

thingamabob

فرهنگ معین

(سَ )(اِمر. )(عا. )وسیلة بی اهمیت ، ابزاری ب ی ارزش و ناکارآمد.

دانشنامه عمومی

هر چیزی که اسمش را ندانیم. ماسماسک همان Moscow made است که آذری ها نیز به آن مازگامت گویند. وسایل ساخت مسکو، که ایرانیها اسمشان را نمی دانستند، موسکومید نامیده می شد که به مرور در زبان پارسی ماسماسک و در ترکی مازگامت شد.


پیشنهاد کاربران

بزرگترها برای اینکه به کوچکترها بگویند کمتر با موبایل ور بروند میگویند ماس ماسک رو بنداز دیگه

ماس ماسَک. وسیله ای بی اهمیت، ابزاری بی ارزش و ناکارآمد. ( منبع: فرهنگ فارسی معین ) در صحبت های روزمرّه و یا نوشته های غیر رسمی، تقریباً برای نام بردن هر وسیله ای بکار می رود که گوینده و یا نویسنده از استفاده از نام حقیقی آن خودداری می نماید ( مانند واژۀ «thing» در زبان انگلیسی ) ، این بیشتر بخاطر بی ارزش نشان دادن آن وسیله.
امثال:
"اون ماس ماسک چیه که این یارو مثل دیوونه ها داره تکونش میده؟" ( منبع: تارنمای شخصی آشپزخانه )
"قانون در حقیقت ماس ماسکی است که فقط وکیل حق دارد آن را انگولک بکند و شما از لذت آن بی خبر می باشید. " ( منبع: تارنمای شخصی خزه )


کلمات دیگر: