کلمه جو
صفحه اصلی

مانورک

فرهنگ معین

(رَ ) (اِ. ) چکاوک .

لغت نامه دهخدا

مانورک. [ رَ ] ( اِ ) مرغابی تیزپر که سرخاب نیز گویند. ( فرهنگ رشیدی ). چکاوک است و آن پرنده ای باشد که به عربی ابوالملیح خوانندش.بعضی گویند پرنده ای است آبی که آن را سرخاب می گویند. ( برهان ). مرغابیی است تیزپر که آن را سرخاب گویند.( آنندراج ) ( انجمن آرا ). چکاوک بود. ( فرهنگ جهانگیری ). در جهانگیری چکاوک گفته. ( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ). چکاوک و مانوک و ابوالملیح و نام پرنده ای آبی که سرخاب نیز گویند. ( ناظم الاطباء ). || نام دارویی هم هست. ( برهان ). نام دارویی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

چکاوک.

دانشنامه عمومی



کلمات دیگر: