کلمه جو
صفحه اصلی

لعاع

فرهنگ معین

(لُ ) [ ع . ] (اِ. ) گیاه نورسته ، علف تازه روییده .

لغت نامه دهخدا

لعاع. [ ل ُ ] ( ع اِ ) گیاهی نازک در اول رستن. ( منتهی الارب ). اول نبات که پدید آید. ( مهذب الاسماء ).


کلمات دیگر: