( اسم و صفت ) نمدار نمناک مرطوب .
مبلول
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ص . ) نمدار، نمناک ، مرطوب .
لغت نامه دهخدا
مبلول. [ م َ ] ( ع ص ) ترکرده. ( از مهذب الاسماء ). تر. سرد و نمناک. ( از آنندراج ). نمدار و نمناک. ( ناظم الاطباء ). مرطوب. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
فرهنگ عمید
نم دار، نمناک.
کلمات دیگر: