کلمه جو
صفحه اصلی

وردار

فرهنگ فارسی

وردار و ورمال . ۱ - و ردارنده و و رمالنده ( صفت ) کسی که پول یا مال اشخاص را بالا میکشد مال مردم خور . ۲ - ورداری و ورمالی مال مردم خوری .

فرهنگ معین

و ورمال (وَ رُ وَ ) (ص فا. ) (عا. ) = وردارنده و ورمالنده : کسی که پول یا مال اشخاص را بالا می کشد، مال مردم خور.

گویش مازنی

/var daar/ پهن عریض - ینگه ی همراه عروس

۱پهن عریض ۲ینگه ی همراه عروس


پیشنهاد کاربران

Vardar /به معنی بردار. مثال، چایی را وردار ( در اینجا کلمه ی بخور یا بنوش حذف شده )

هوالعلیم

ور دار: بردار

ورداشت:برداشت

ورداشتن: ( مص ) برداشتن؛ بلند کردن؛ چیزی را از جای خود حرکت دادن. . .

برو کنار .

ور دار یعنی برو کنار .


کلمات دیگر: