( اسم ) ۱ - آنچه ازگیاه وجز آن باانگشت برچینندجمع :نتف .۲ - بخشش عطا.۳ - چیزی مختصری اندکی .
رجل نتفه مردی که آغاز علمی را کند و بانجام نرساند .
رجل نتفه مردی که آغاز علمی را کند و بانجام نرساند .
نتفة. [ ن ُ ت َ ف َ ] (ع ص ) رجل نتفة؛ مردی که آغاز علمی را کند و به انجام نرساند. (ناظم الاطباء). آنکه اندکی از علم بیاموزد و در آن استقصا نکند. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
نتفة. [ ن ُ ف َ ] (ع اِ) به انگشت برچیده از گیاه و جز آن . (منتهی الارب ). آنچه با انگشت از گیاه و جز آن برچینند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از معجم متن اللغة) (المنجد). گیاه و سبزی دست چین . ج ، نُتَف . || بخشش . عطا. (ناظم الاطباء). || چیزی . مختصری . عامه ٔ عرب به فتح و کسر اول نیز استعمال کنند در مورد هر چیز قلیلی که باشد. (از معجم متن اللغة): افاده نتفة من العلم ؛ شیئاً. (ناظم الاطباء). اعطاه نتفة من الطعام وغیره ؛ شیئاً منه . (اقرب الموارد). ماکان بینهم نتفةو لا قرصة؛ شی ٔ صغیر و لا کبیر. (از اقرب الموارد).