کلمه جو
صفحه اصلی

وارن

فرهنگ فارسی

سردار وسیاستمدار رومی . در ۲۱۶ ق م. با همکاری پل امیل کنسول روم بود . از نحوه جنگ فابییوس با آنیبال ناشکیبا شد و خود به جنگ آنیبال شتافت ولی در نبرد کان که در ۲۱۶ ق م . رخ داد شکست خورد .
مرفق، آرنج، آرن وارنج هم گفته شده است
( صفت ) ۱ - باژگونه وارونه . ۲ - نحس شوم .
شاعر و نویسنده لاتینی متولد در رات وی بسبب داشتن اطلاعات جامع و وسیع بزرگترین دانشمند عصر خویش بود از آثار مهم او بجز سه کتاب درباره اقتصاد روستایی چیزی در دست نمانده است .

فرهنگ معین

(رَ یا ر ) (اِ. ) آرنج ، مرفق .

لغت نامه دهخدا

وارن. [ رَ / رِ ] ( اِ ) آرنج را گویند که بندگاه ساعد و بازوست و به عربی مرفق خوانند. ( برهان ). آرنج باشد. ( جهانگیری ). وارنج. ( ناظم الاطباء ). بند میان پیش دست و بازو. ( صحاح الفرس ) :
زمانی دست کرده جفت رخسار
زمانی جفت زانو کرده وارن.
آغاجی ( از صحاح الفرس ).
الارتفاق ؛ بر وارن تکیه کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ).

وارن. [ رُ ] ( ص ) مخفف وارون که باژگونه باشد و به عربی عکس گویند. ( برهان ). وارون. باژگونه. زیر و زبر. ( ناظم الاطباء ). || نحس و شوم و باژگونه. ( از یادداشت مؤلف ).

وارن. [ رِ ] ( اِخ ) هوارد کروسبی. روانشناس معاصر امریکایی ، استاد دانشگاه پرینستن متولد در 1867 م. و متوفی در 1934. ( وبستر ).

وارن. [ رُ] ( اِخ ) شاعر و نویسنده ٔلاتینی ( 27 - 116 ق. م. ) متولد ردت . وی بسبب داشتن اطلاعات جامع و وسیع بزرگترین دانشمند عصر خویش بود. از آثار مهم او بجز سه کتاب درباره اقتصاد روستایی چیزی در دست نمانده است.

وارن. [ رُ ] ( اِخ ) ترنتیوس کنسول روم در قرن سوم ق. م. و همکار پل امیل بود. وی به سال 216ق. م. با آنیبال سردار کارتاژی در کان نبرد کرد و در آن کارزار شکست خورد.

وارن . [ رَ / رِ ] (اِ) آرنج را گویند که بندگاه ساعد و بازوست و به عربی مرفق خوانند. (برهان ). آرنج باشد. (جهانگیری ). وارنج . (ناظم الاطباء). بند میان پیش دست و بازو. (صحاح الفرس ) :
زمانی دست کرده جفت رخسار
زمانی جفت زانو کرده وارن .

آغاجی (از صحاح الفرس ).


الارتفاق ؛ بر وارن تکیه کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ).

وارن . [ رِ ] (اِخ ) هوارد کروسبی . روانشناس معاصر امریکایی ، استاد دانشگاه پرینستن متولد در 1867 م . و متوفی در 1934. (وبستر).


وارن . [ رُ ] (اِخ ) ترنتیوس کنسول روم در قرن سوم ق . م . و همکار پل امیل بود. وی به سال 216ق . م . با آنیبال سردار کارتاژی در کان نبرد کرد و در آن کارزار شکست خورد.


وارن . [ رُ ] (ص ) مخفف وارون که باژگونه باشد و به عربی عکس گویند. (برهان ). وارون . باژگونه . زیر و زبر. (ناظم الاطباء). || نحس و شوم و باژگونه . (از یادداشت مؤلف ).


وارن . [ رُ] (اِخ ) شاعر و نویسنده ٔلاتینی (27 - 116 ق . م .) متولد ردت . وی بسبب داشتن اطلاعات جامع و وسیع بزرگترین دانشمند عصر خویش بود. از آثار مهم او بجز سه کتاب درباره ٔ اقتصاد روستایی چیزی در دست نمانده است .


فرهنگ عمید

= آرنج: زمانی دست کرده جفتِ رخسار / زمانی جفتِ زانو کرده وارن (آغاجی: شاعران بی دیوان: ۱۹۵ ).

دانشنامه عمومی

وارن ممکن است به موارد زیر اشاره کند:
الیزابت وارن، سناتور ایالات متحده
هری وارن
نورمن جی. وارن
کیرستن وارن
لزلی ان وارن


کلمات دیگر: