کلمه جو
صفحه اصلی

وسه

فارسی به انگلیسی

stick


فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- چوب دستی . ۲- آلت مرد نره : روز و شبان بگنبد سیمین شان زدیم هرساعتی زوسه سیمین یکی ستون . ( سوزنی )

فرهنگ معین

(وِ سِّ ) (اِ. ) ۱ - چوبدستی . ۲ - (کن . ) آلت مرد، نره .

لغت نامه دهخدا

وسه. [ وَ س َ / س ِ ] ( اِ ) چماق. عصا. ( ناظم الاطباء ). چوب دست. چوب دستی. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) :
به وسه سر بکوب حاسد را
من بگویم اگر تو را وسه نیست.
سوزنی.
و به تشدید نیز آمده. || قدرت و قوت. ( برهان ) ( آنندراج )( ناظم الاطباء ). توانائی. ( ناظم الاطباء ). || آلت مرد. نره. ( فرهنگ فارسی معین ) :
روز و شبان به گنبد سیمین شان زدیم
هر ساعتی ز وسّه سیمین یکی ستون.
سوزنی.

فرهنگ عمید

عصا، چوب دستی: به وسه سر بکوب حاسد را / من بکوبم اگر تو را وسه نیست (سوزنی: لغت نامه: وسه ).

دانشنامه عمومی

وسه (استان ماسوویان). وسه (به لاتین: Łyse) یک روستا در لهستان است که در گمینا وسه واقع شده است. وسه ۲٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای لهستان

گویش مازنی

بس است – کافی است


/vesse/ برای – به خاطر - باید & بایست – باید & بس است – کافی است

۱برای – به خاطر ۲باید


بایست – باید


جدول کلمات

چوبدستی

پیشنهاد کاربران

وسه با دوحرف سین ( وَسّه ) در شمال تاجیکستان چوبچه های نیم گردرا کویند که در ساختمان خانه استفاده می شود. بسقف خانه از هفت تا سیزده عدد چوب بزرگ گزارند، و بین شان با وسه پر کنند


کلمات دیگر: