هرهر
فارسی به انگلیسی
فرهنگ فارسی
اسم صوت، صدای خنده بلند
(اسم ) شدت وامتداد خنده ( آهستهتر ازقهقه ) . یا هروهر خندیدن . بشدخندیدن .
ناقه که زهدان آن از کلان سالی آب بسیار گوسپند کلانسال
(اسم ) شدت وامتداد خنده ( آهستهتر ازقهقه ) . یا هروهر خندیدن . بشدخندیدن .
ناقه که زهدان آن از کلان سالی آب بسیار گوسپند کلانسال
فرهنگ معین
(هِ هِ ) (اِ. ) صدای خنده .
لغت نامه دهخدا
هرهر. [ هَُ هَُ ] (اِ صوت ، ق ) بسیار و فراوان : هرهر اشک ریختن ؛ ریختن اشک بسیار و با قطرات بزرگ . (یادداشت به خط مؤلف ).
هرهر. [ هَِ هَِ ] ( اِ صوت ) نام آواز خنده ممتد، آهسته تر از قهقهه. ( یادداشت به خط مؤلف ).
ترکیب ها:
- هرهر خندیدن . هرهر کردن. هرهر و کرکر. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به این ترکیبات در جای خود شود.
هرهر. [ هَُ هَُ ] ( اِ صوت ، ق ) بسیار و فراوان : هرهر اشک ریختن ؛ ریختن اشک بسیار و با قطرات بزرگ. ( یادداشت به خط مؤلف ).
هرهر. [ هََ هََ ] ( ع اِ ) آواز روانگی آب. ( منتهی الارب ). حکایت جریان آب بسیار. ( اقرب الموارد ).
هرهر. [ هَِ هَِ ] ( ع ص ) ناقه ای که زهدان آن از کلان سالی آب دهد. ( منتهی الارب ). || گوسپند کلانسال. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
هرهر. [ هَِ هَِ ] ( اِخ ) نام محلی بوده است در مشرق سرزمین ترکمن نشین یموت. ( از مازندران و استرآباد رابینو، ص 133 از ترجمه فارسی ).
ترکیب ها:
- هرهر خندیدن . هرهر کردن. هرهر و کرکر. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به این ترکیبات در جای خود شود.
هرهر. [ هَُ هَُ ] ( اِ صوت ، ق ) بسیار و فراوان : هرهر اشک ریختن ؛ ریختن اشک بسیار و با قطرات بزرگ. ( یادداشت به خط مؤلف ).
هرهر. [ هََ هََ ] ( ع اِ ) آواز روانگی آب. ( منتهی الارب ). حکایت جریان آب بسیار. ( اقرب الموارد ).
هرهر. [ هَِ هَِ ] ( ع ص ) ناقه ای که زهدان آن از کلان سالی آب دهد. ( منتهی الارب ). || گوسپند کلانسال. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
هرهر. [ هَِ هَِ ] ( اِخ ) نام محلی بوده است در مشرق سرزمین ترکمن نشین یموت. ( از مازندران و استرآباد رابینو، ص 133 از ترجمه فارسی ).
هرهر. [ هََ هََ ] (ع اِ) آواز روانگی آب . (منتهی الارب ). حکایت جریان آب بسیار. (اقرب الموارد).
هرهر. [ هَِ هَِ ] (اِ صوت ) نام آواز خنده ٔ ممتد، آهسته تر از قهقهه . (یادداشت به خط مؤلف ).
ترکیب ها:
- هرهر خندیدن . هرهر کردن . هرهر و کرکر. (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به این ترکیبات در جای خود شود.
هرهر. [ هَِ هَِ ] (اِخ ) نام محلی بوده است در مشرق سرزمین ترکمن نشین یموت . (از مازندران و استرآباد رابینو، ص 133 از ترجمه ٔ فارسی ).
هرهر. [ هَِ هَِ ] (ع ص ) ناقه ای که زهدان آن از کلان سالی آب دهد. (منتهی الارب ). || گوسپند کلانسال . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
فرهنگ عمید
صدای خندۀ بلند.
دانشنامه عمومی
هِرهِر (به ارمنی: Հերհեր) یک سکونتگاه مسکونی در ارمنستان است که در استان وایوتس جور واقع شده است. در کیلومتری شمال یغگنادزور، مرکز استان وایوتس جور واقع شده است.
فهرست شهرداری های ارمنستان
هرهر ۷۴۵ نفر جمعیت دارد و در ارتفاع متر ( پا) بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.
فهرست شهرداری های ارمنستان
هرهر ۷۴۵ نفر جمعیت دارد و در ارتفاع متر ( پا) بالاتر از سطح دریا قرار گرفته است.
wiki: آرپا (رود) می ریزد. طول آن ۲۸ کیلومتر (۱۷ مایل) و مساحت حوضه آبخیز (دبی) آن کیلومتر مربع می باشد.
wiki: هرهر (رود)
گویش مازنی
خنده ی پیوسته
/her her/ خنده ی پیوسته
واژه نامه بختیاریکا
( هُر هُر ) شر شر
هنده هریک
هنده هریک
پیشنهاد کاربران
یارو هَر هَر ( عَر عَر ) می کرد وانگهی هُر هُر اشک می ریخت و گاهی هِر هِر می خندید.
کلمات دیگر: